باریکاردهای پیراهن قرمز، بانکوک
در جوامع دموکراتیک هنگامی که بحران عمیقی به وجود می آید، رسم بر آن است که حکومت، پارلمان را منحل و انتخابات جدیدی برگزار می کند تا مردم تصمیم بگیرند. این اتفاق در بریتانیا و فرانسه، پس از شورش های سراسری در دهه 1960 و 1970 افتاد.
پس از اعتراضات سراسری پیراهن زردان ِجناح راست در برابر حکومت، در سال 2006 در بانکوک، دولت ”تاکسین شیناواترا“ پارلمان را منحل کرد و انتخابات جدید برگزار کرد. حزب دموکرات و دیگران، از مشارکت در این انتخابات امتناع کردند، چرا که می دانستند برنده نخواهند شد و این امر منجر به کودتای نظامی شد. نظامیان، قانون اساسی غیر دموکراتیک خود را نوشته و انتخابات تازه، تحت کنترل نظامیان برگزار کردند.
در جوامع دموکراتیک هنگامی که بحران عمیقی به وجود می آید، رسم بر آن است که حکومت، پارلمان را منحل و انتخابات جدیدی برگزار می کند تا مردم تصمیم بگیرند. این اتفاق در بریتانیا و فرانسه، پس از شورش های سراسری در دهه 1960 و 1970 افتاد.
پس از اعتراضات سراسری پیراهن زردان ِجناح راست در برابر حکومت، در سال 2006 در بانکوک، دولت ”تاکسین شیناواترا“ پارلمان را منحل کرد و انتخابات جدید برگزار کرد. حزب دموکرات و دیگران، از مشارکت در این انتخابات امتناع کردند، چرا که می دانستند برنده نخواهند شد و این امر منجر به کودتای نظامی شد. نظامیان، قانون اساسی غیر دموکراتیک خود را نوشته و انتخابات تازه، تحت کنترل نظامیان برگزار کردند.
با این حال، حزب تاکسین اکثریت سراسری را دوباره به دست آورد. دولت ”ابسیت وجاجیوا“ تنها با به کار بستن دو کودتای قانونی، شورش پیراهن زردها در دستگاه دولت، اشغال فرودگاه ها و اعمال نظامی بر سر کار است. آنها هیچ گاه انتخاب نشده اند، چرا که حکومت و دوستان نخبه آن، از انحلال پارلمان و انتخابات فوری امتناع می کنند. آنان از این تقاضای ساده پیراهن قرمزها سر باز می زنند. به جای آن، سربازان مسلح و تانک ها را به خیابان می آورند تا معترضان بی سلاح را در هم کوبند و بدین ترتیب، بیش از 27 نفر تا به حال کشته شده اند. (تعداد کشته شدگان تا تاریخ نوشتن مقاله است و تا به امروز بیش از 70 نفر در درگیری های خیابانی تایلند کشته شده اند.)
دلیل اصلی بحران تایلند همین است: دموکراسی در برابر دیکتاتوری و هم چنین برابری.
اجازه بدهید نگاهی بیاندازیم به استدلال رد انتخابات که همان استدلال کودتای سال 2006 است:
اساسا متخصصان دولتی می گویند که اکثریت مردم عادی در تایلند، از نظر سطح سواد و آموزش بسیار ضعیف و نادان تر از آن هستند که به آنان اجازه انتخابات آزاد داده شود. آنها می گویند که همه مردم به وسیله تاکسین خریده شده اند. این همان داستان قدیمی است که در سراسر تاریخ مبارزات آزادی خواهانه جهان گفته شده است. مردم فقیر همواره به این وسیله مورد توهین قرار می گیرند. انگار تنها طبقات ممتاز و متوسط، سزاوار آن هستند که انتخاب کنند و تنها آنان هستند که به بلوغ رسیده اند.
حکومت و نظامیان، در حال حاضر بیان می کنند که رهبران قرمزها، جمهوری خواه هستند (حکومت تایلند سلطنتی است) و بنابراین، نظامیان حق دارند به طرف آنها شلیک کنند. بله! من (نویسنده مقاله) جمهوری خواه هستم، اما رهبران پیراهن قرمزها متاسفانه این گونه نیستند. هر چه دروغ می خواهید درباره پیراهن قرمزها بگویید تا قانونا بتوانید آنها را بکشید. این منظور ابسیت از دموکراسی است. امروزه در تایلند یک سرمایه داری متجاوز وجود دارد که دارای نظرات سیاسی متفاوتی با نخبگان سلطنت طلب است. این بدان معنی است که هیچ کس نمی تواند بگوید آیا بیشتر تایلندی ها پادشاه را می خواهند یا نه؟ مساله آن است که میلیون ها نفر از مردم عادی، اکنون از مونارشی (حکومت نخبگان) متنفرند، زیرا که کارهای زیادی به نام این مونارشی صورت می گیرد. دیکتاتوری تنها می تواند با کشتار، دستگیری و سانسور ادامه یابد و این نشانگر نا امیدی است. حکومت نظامی ِپشتیبان ابسیت، مذاکره با پیراهن قرمزها را رد می کند. او شاخه زیتونی را رد کرد که از طرف پیراهن قرمزها در 23 آوریل به حکومت پیشنهاد شد. پس از یک نشست با سفرای خارجی کشورهای مختلف، رهبران پیراهن قرمزها خواست های مسالمت جویانه ی خود را ارائه دادند:
انحلال پارلمان ظرف یک ماه و برگزاری انتخابات ظرف دو ماه بعد.
اما ابسیت به این راه حل مسالمت جویانه پشت کرد. ابسیت قبلا تا ده آوریل، دستش به خون 21 شهروند آلوده بود. پیراهن قرمزها سنگرهای دفاعی خود را محکم تر کردند و از پیراهن قرمزهای موتورسوار خواستند از باریگاردها دفاع کنند و از مردم خواستند که به معترضین بپیوندند. (البته نه با پیراهن قرمز، تا به وسیله نظامیان به عقب رانده نشوند)
گروه های دارای موبایل و موتورسیکلت، که سلاح های مهلکی حمل می کنند، از اطراف بانکوک آورده شدند تا مردم پیراهن قرمز را در خیابان ها بترسانند و در عین حال، سی هزار نفر از گروه های نظامی آماده شدند تا سلاح های مرگبار را در برابر شهروندان ِطرفدار دموکراسی به کار برند.
پیراهن قرمزهای ”خان کین“ کامیون های پلیس را متوقف کردند و سلاح های آنها را گرفتند. به نظر می رسید پلیس با آنها همکاری کرد. موتورسیکلت های قرمز ”سواره نظامی“ موانع خیابانی را در اطراف بانکوک برپا کردند تا جلوی حمله دسته های نظامی را بگیرند. در محله ”ساکون ناکورن“ شمال شرقی بانکوک، پیراهن قرمزها جلو مقر پلیس های محافظ را با موانعی سد کردند. در محله ”رانگیت مینت“ در شمال بانکوک، موتورسیکلت سواران قرمز پوش مسلح، گروه های نظامی را محاصره کردند. هزاران نفر از پیراهن قرمزها هم در ”اودون“ در شمال شرقی بانکوک، مقر پلیس را محاصره کردند. تمام سلاح ها برای دموکراسی می جنگیدند!
شاه ساکت و منتظر است و می خواهد ببیند کدام طرف برنده می شود. ملکه و جمعی از شاهزادگان، از ارتش حمایت می کنند. ان جی او ها و گروه های صلح، به حمایت خود از دولت ادامه داده و هر دو طرف را به خاطر کاربرد خشونت محکوم می کنند. بدین ترتیب ان جی او ها معتقدند که مردم حق خواستن دموکراسی را ندارند، ولی حکومت، حق بسیج گروه های مسلح در برابر مردم را دارد.
چرا بعضی مردم در تایلند معتقدند که ”دو طرف“ در تایلند باید از“خشونت ” اجتناب کنند و مسولیت پذیر باشند؟ کدام طرف تفنگ و تانک دارد؟ کدام طرف، انتخابات دموکراتیک را رد می کند؟
آیا آنها همین مطالب را در باره جنبش قدرتمند مردمی در فلیپین می گویند که دیکتاتوری مارکوس را سرنگون کرد؟ آیا آنها ”آن سان سوچی“ و راهبان بودایی برمه را، دارای مسئولیت برابر با رژیم نظامی برای اعمال خشونت در برمه می دانند؟ آیا دانش جویان در ”تیان آن من“ مسول مرگ خودشان بودند؟
تایلند هیچ گاه این چنین نخواهد بود. چه اتفاقی افتاد؟ هیچ کس نمی داند. اما این یک وضعیت انقلابی است با پتانسیلی برای آزادی، دموکراسی، حقوق اجتماعی و یا... بربریت.
---------------------------
ترجمه مقاله: گروه ترجمه نشریه جهان نوین
نویسنده: جیل جی آنک پاکرون. وی یک سوسیالیست تایلندی است که در تبعید در بریتانیا به سر می برد.
او عضو Left turn Thailand و همکار سایتی با نام http://wdpress.blog.co.uk است. آخرین کتاب او به نام ”بحران تایلند، جنگ برای دموکراسی“ است که در آوریل 2010 چاپ شده است.
دلیل اصلی بحران تایلند همین است: دموکراسی در برابر دیکتاتوری و هم چنین برابری.
اجازه بدهید نگاهی بیاندازیم به استدلال رد انتخابات که همان استدلال کودتای سال 2006 است:
اساسا متخصصان دولتی می گویند که اکثریت مردم عادی در تایلند، از نظر سطح سواد و آموزش بسیار ضعیف و نادان تر از آن هستند که به آنان اجازه انتخابات آزاد داده شود. آنها می گویند که همه مردم به وسیله تاکسین خریده شده اند. این همان داستان قدیمی است که در سراسر تاریخ مبارزات آزادی خواهانه جهان گفته شده است. مردم فقیر همواره به این وسیله مورد توهین قرار می گیرند. انگار تنها طبقات ممتاز و متوسط، سزاوار آن هستند که انتخاب کنند و تنها آنان هستند که به بلوغ رسیده اند.
حکومت و نظامیان، در حال حاضر بیان می کنند که رهبران قرمزها، جمهوری خواه هستند (حکومت تایلند سلطنتی است) و بنابراین، نظامیان حق دارند به طرف آنها شلیک کنند. بله! من (نویسنده مقاله) جمهوری خواه هستم، اما رهبران پیراهن قرمزها متاسفانه این گونه نیستند. هر چه دروغ می خواهید درباره پیراهن قرمزها بگویید تا قانونا بتوانید آنها را بکشید. این منظور ابسیت از دموکراسی است. امروزه در تایلند یک سرمایه داری متجاوز وجود دارد که دارای نظرات سیاسی متفاوتی با نخبگان سلطنت طلب است. این بدان معنی است که هیچ کس نمی تواند بگوید آیا بیشتر تایلندی ها پادشاه را می خواهند یا نه؟ مساله آن است که میلیون ها نفر از مردم عادی، اکنون از مونارشی (حکومت نخبگان) متنفرند، زیرا که کارهای زیادی به نام این مونارشی صورت می گیرد. دیکتاتوری تنها می تواند با کشتار، دستگیری و سانسور ادامه یابد و این نشانگر نا امیدی است. حکومت نظامی ِپشتیبان ابسیت، مذاکره با پیراهن قرمزها را رد می کند. او شاخه زیتونی را رد کرد که از طرف پیراهن قرمزها در 23 آوریل به حکومت پیشنهاد شد. پس از یک نشست با سفرای خارجی کشورهای مختلف، رهبران پیراهن قرمزها خواست های مسالمت جویانه ی خود را ارائه دادند:
انحلال پارلمان ظرف یک ماه و برگزاری انتخابات ظرف دو ماه بعد.
اما ابسیت به این راه حل مسالمت جویانه پشت کرد. ابسیت قبلا تا ده آوریل، دستش به خون 21 شهروند آلوده بود. پیراهن قرمزها سنگرهای دفاعی خود را محکم تر کردند و از پیراهن قرمزهای موتورسوار خواستند از باریگاردها دفاع کنند و از مردم خواستند که به معترضین بپیوندند. (البته نه با پیراهن قرمز، تا به وسیله نظامیان به عقب رانده نشوند)
گروه های دارای موبایل و موتورسیکلت، که سلاح های مهلکی حمل می کنند، از اطراف بانکوک آورده شدند تا مردم پیراهن قرمز را در خیابان ها بترسانند و در عین حال، سی هزار نفر از گروه های نظامی آماده شدند تا سلاح های مرگبار را در برابر شهروندان ِطرفدار دموکراسی به کار برند.
پیراهن قرمزهای ”خان کین“ کامیون های پلیس را متوقف کردند و سلاح های آنها را گرفتند. به نظر می رسید پلیس با آنها همکاری کرد. موتورسیکلت های قرمز ”سواره نظامی“ موانع خیابانی را در اطراف بانکوک برپا کردند تا جلوی حمله دسته های نظامی را بگیرند. در محله ”ساکون ناکورن“ شمال شرقی بانکوک، پیراهن قرمزها جلو مقر پلیس های محافظ را با موانعی سد کردند. در محله ”رانگیت مینت“ در شمال بانکوک، موتورسیکلت سواران قرمز پوش مسلح، گروه های نظامی را محاصره کردند. هزاران نفر از پیراهن قرمزها هم در ”اودون“ در شمال شرقی بانکوک، مقر پلیس را محاصره کردند. تمام سلاح ها برای دموکراسی می جنگیدند!
شاه ساکت و منتظر است و می خواهد ببیند کدام طرف برنده می شود. ملکه و جمعی از شاهزادگان، از ارتش حمایت می کنند. ان جی او ها و گروه های صلح، به حمایت خود از دولت ادامه داده و هر دو طرف را به خاطر کاربرد خشونت محکوم می کنند. بدین ترتیب ان جی او ها معتقدند که مردم حق خواستن دموکراسی را ندارند، ولی حکومت، حق بسیج گروه های مسلح در برابر مردم را دارد.
چرا بعضی مردم در تایلند معتقدند که ”دو طرف“ در تایلند باید از“خشونت ” اجتناب کنند و مسولیت پذیر باشند؟ کدام طرف تفنگ و تانک دارد؟ کدام طرف، انتخابات دموکراتیک را رد می کند؟
آیا آنها همین مطالب را در باره جنبش قدرتمند مردمی در فلیپین می گویند که دیکتاتوری مارکوس را سرنگون کرد؟ آیا آنها ”آن سان سوچی“ و راهبان بودایی برمه را، دارای مسئولیت برابر با رژیم نظامی برای اعمال خشونت در برمه می دانند؟ آیا دانش جویان در ”تیان آن من“ مسول مرگ خودشان بودند؟
تایلند هیچ گاه این چنین نخواهد بود. چه اتفاقی افتاد؟ هیچ کس نمی داند. اما این یک وضعیت انقلابی است با پتانسیلی برای آزادی، دموکراسی، حقوق اجتماعی و یا... بربریت.
---------------------------
ترجمه مقاله: گروه ترجمه نشریه جهان نوین
نویسنده: جیل جی آنک پاکرون. وی یک سوسیالیست تایلندی است که در تبعید در بریتانیا به سر می برد.
او عضو Left turn Thailand و همکار سایتی با نام http://wdpress.blog.co.uk است. آخرین کتاب او به نام ”بحران تایلند، جنگ برای دموکراسی“ است که در آوریل 2010 چاپ شده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر