جمعه، اسفند ۲۱

به مناسبت 8 مارس

”آدمیان هستند که تاریخ خود را می سازند ولی نه آن گونه که دلشان می خواهد یا در شرایطی که خود انتخاب کرده باشند؛ بلکه در شرایط داده شده ای که میراث گذشته است و خودِ آنان به طور مستقیم با آن درگیرند. بارسنت همه ی نسل های گذشته با تمامی ِ وزن خود بر مغز زندگان سنگینی می کند: حتا هنگامی که این زندگان گویی بر آن می شوند تا وجود خود و چیزها را به نحوی انقلابی دگرگون کنند و چیزی یکسره نو بیافرینند.“
(هیجدهم برومر لویی بناپارت، کارل مارکس، ترجمه باقر پرهام)

زنان ایرانی در صد ساله اخیر، همیشه نقش برجسته و تاثیر گذاری در تحولات ایران داشته اند. علی رغم فشارها، محدودیت ها و تحمل انواع و اقسام تبعیض ها، همواره تلاش کرده اند که زندگی خود و جامعه شان را تغییر دهند و در این راه از هیچ فداکاری دریغ نکرده اند و طبیعتا در جامعه ی استبدادی ایران، با شدیدترین سرکوب ها هم مواجه بوده و هستند.

یکی از درخشان ترین دوره ها در تاریخ مبارزات زنان ایران، سال‌های انتهایی دوره حکومت شاه و اوایل انقلاب 57 بود.

گزارش 8 مارس 1357

اسفند 57 اولین مراسم روز جهانی زن در ایران بعد از انقلاب، با شعار مخالفت با حجاب اجباری برگزار شد.

هدیه اولین روز زن در ایران پس از انقلاب، دستور رعایت حجاب در محل های کار و دانشگاه ها و مدارس بود که عکس العمل های بسیاری را به دنبال داشت.

سازمان ها و تشکل های زنان در سال 1357

تشکل ها و سازمان های زنان بسیاری پس از انقلاب 57 تشکیل شدند. تقریبا تمام گروه ها، احزاب و سازمان های سیاسی نیز، بخش زنان داشته و یا سازمان مستقلی را که در رابطه با مسایل زنان بود، در کنار خود داشتند. تشکل های صنفی بسیاری نیز توسط زنان تشکیل شد. تقریبا تمام این تشکل ها، نشریه ای جداگانه داشتند و در مورد مسایل زنان و سایر مسایل روز موضع می گرفتند. تاسیس برخی از این سازمان ها، به سال های قبل از 57 برمی گردد. این سازمان ها هم، در سال 57 فعالیت های خود را دوباره از سر گرفتند.

نظرات گروه های چپ در مورد مسایل زنان در سال های 57 و 58

18 تیر 58
مقاله ای در نشریه ”اتحاد چپ“ با عنوان ”زن ها انسان های درجه دو نیستند“ در ستون ”از میان مطبوعات“ آیندگان چاپ شده است. در این مقاله می خوانیم:

”نداشتن استقلال مادی زن، تنها حاکمیت بلامنازع مرد را تامین می کند“.

روزی نمی گذرد که ما شاهد نقض ابتدایی ترین حقوق زنان و در نتیجه اعتراضات آنها نباشیم. زیرا ”محور جمهوری اسلامی ما، در اعتلای مقام زن است“ (دکتر یداله سحابی وزیر مشاور در امور طرح های انقلاب) و هم از این رو بود که دولت انقلابی تصویب لایحه الغای حقوق زنان را، از ابتدایی ترین وظایف خود دانسته و آن را بلاواسطه جزء اولین برنامه های خود قرار داد و به یک باره در روز شنبه 12 اسفند، از صدور حکم قضاوت و وکالت برای زنان جلوگیری نموده و برای برابری زنان و مردان، فاتحه الحمد خواند و اینها همه به این بهانه که قضاوت و وکالت به عنوان فعالیت های پست اجتماعی، فقط برای مردان پیش بینی شده و برای زنان، وظایف متعالی تری در نظر گرفته شده است.

افزایش محرومیت ها و تبعیض های اجتماعی زنان در سال های 57 و 58

حجاب اجباری
بعد از 22 بهمن 57 فشارها بر زنان آغاز شد. تحمیل حجاب به زنان یکی از مسایلی بود که موضوع اعتراضات زنان در این سال بود. این اعتراض و مقاومت به شکل های مختلف صورت می گرفت. 8 مارس57 تبدیل شد به تظاهرات عظیمی در مخالفت با حجاب اجباری.

منصوره کفایی، 18 اردیبهشت 58 نامه ای به آیندگان نوشت با عنوان ”مساله ی زنان و آنان که کاسه ی گرمتر از آش هستند“ و به فشارهایی اشاره کرد که برای تحمیل حجاب به زنان وارد می شد. در بخشی از این نامه چنین آمده بود:

سه‌شنبه، اسفند ۱۸

شماره پنجم نشریه دانشجویی جهان نوین، ویژه نامه 8 مارس، منتشر شد

شماره پنجم نشریه دانشجویی جهان نوین، ویژه نامه 8 مارس، منتشر شد.
برای دانلود نسخه پی دی اف نشریه، روی لینک زیر کلیک کنید:


و یا با ایمیل نشریه، تماس بگیرید:

jahanenovin@gmail.com

ما را در انتشار نشریه، یاری کنید.


پنجشنبه، اسفند ۱۳

سرمقاله: زیگزاگ ها و فرصت ها

سرعت تحولات سیاسی ایران، طی هشت ماه اخیر، ناظران بسیاری را دچار سرگیجه کرده است. حتی برخی بازیگران هم، چنان دست و پای خود را گم کرده­ اند که مدام زیگزاگ حرکت می­ کنند. طی دو هفته اخیر، قوای نظامی و انتظامی و امنیتی و قضایی، تعداد زیادی از فعالان سیاسی را بازداشت و تعداد دیگری را آزاد کرده­ اند. صدا و سیما، که برنامه مناظره­ های انتخاباتی را برای جذب مخاطبان از دست رفته، مفید می­ دید، اجرای دور جدیدی از مناظره ها را استارت زد، اما در مناظره سوم متوقف شد و مناظره ­ها را ادامه نداد. حمله شدید اللحن محمد یزدی به رفسنجانی، بلافاصله از طرف احمد خاتمی، امام جمعه موقت تهران، پس گرفته شد. به امید گرفتن زهر چشم از مردم معترض، دو نفر را به بهانه شرکت در اعتراضات ماه­ های اخیر اعدام کردند، اما پس از گذشت فقط چند روز، رییس قوه قضاییه مجبور به ارائه توضیحاتی شد مبنی بر این­که آنها قصد بمب­ گذاری در امام­زاده ­ای را داشتند و تلویحا ارتباط اعدام ­ها با اعتراضات اخیر را رد کرد. تجمع دو هزار نفری خانواده زندانیان و معترضان جلوی درب زندان اوین، در اعتراض به اعدام ­ها و ادامه بازداشت ها، حکومت را وادار به عقب­ نشینی کرد و نزدیک به پنجاه نفر از زندانیان، همان روز آزاد شدند.

بررسی تطبیقی نیروهای حکومت در 22 بهمن و روزهای اعتراض 88

مقاله ارسالی به جهان نوین

حکومت ایران توانست در روز 22 بهمن 1388 خیابان­ های اصلی شهر تهران را تصرف کند. با حضور گسترده نیروهای نظامی، انتظامی، شبه نظامی و امنیتی، به همراه نیروهای غیر نظامی طرفدار حکومت، خیابان­ های اصلی پایتخت، قبل از ظهر روز 22 بهمن، به تصرف حکومت در آمد. از ظهر به بعد، نیروهای غیر نظامی به خانه برگشتند، اما نیروهای نظامی، همچنان خیابان­ ها را در تصرف خود داشتند.

شوراها و انقلاب 57

شوراهای انقلابی کارگران از بهار 57 تا بهار 58

مقاله ارسالی به جهان نوین

یکی از تجارب مردم در انقلاب 57، روی آوردن به عمل مستقیم انقلابی و تشکیل قدرت مردمی و سازمان های متناظر آن، یعنی شوراها بود. رشد جنبش شوراها در انقلاب 57 و ایجاد شوراها در محل های کار و زندگی، از مبارزات محدود و محلی و مقطعی آغاز شد. این مبارزات، در سیر تکاملی و صعودی خود، به اعتصابات گسترده سراسری و سیاسی ارتقا یافت.

سرمقاله: نقش نیروها‌ی اجتماعی در جنبش کنونی

رخدادهای پس از 16 آذر به‌خصوص اعتراضات توده ‌ای در روزهای تاسوعا و عاشورا نشان داد که خیزش توده‌ های مردم ایران دارای چه پتانسیل و عمق و گستره ‌ای است تا جایی که هر ناظر بی ‌طرف و شرافتمندی را به تایید وا داشت. سیر روند اعتراضات از روزهای قبل از انتخابات تا کنون با سرعت و شتاب پرتوان خویش، از محدوده‌ی انتخابات و مسایل مربوط به آن بسیار فراتر رفته و به جنبشی بر ضد دیکتاتوری رشد و ارتقا یافته است.

شمه‌ای کوچک از آنچه در عاشورای تهران گذشت

گزارش ارسالی به جهان ­نوین

عاشورا برای بسیاری سمبل مبارزه با ظلم است. مبارزه تا حد از جان گذشتن. سمبل سکوت نکردن و تبعات آن را به جان خریدن. و عاشورای امسال در تهران نمونه‌ی عینی این حکایت شد.

خبری از دسته‌های عزاداری هرساله نبود. دسته­ ها باید برای مراسم عزاداری­ شان مجوز می‌گرفتند. اولین درگیری که شاهد بودیم، در نزدیکی میدان امام حسین بود. گروهی از ماموران جلوی حرکت دسته‌ای را گرفته بودند که مجوز نداشت. فحش‌های رکیکی از دهان ماموران نثار دسته­ ی عزاداری می‌شد. چه کسی باور می‌کرد روزی برای دسته‌های عزاداری و مراسمی این چنین هم محدودیت ایجاد شود؟

عاشورایی متفاوت

گزارش ارسالی به جهان­ نوین

خواهر من، گرامی برادر
من به خاک افتادم، تو بگذر
بهر ایجاد دنیای بهتر

اگر در ساعت 4 تا 8 بعد از ظهر عاشورا از خیابان‌های مرکزی تهران عبور می­کردید، به­طور کامل صحنه‌های به جای مانده از یک جنگ خیابانی را در محدوده­ی مرکزی شهر می­دیدید. محدوده­ای از دروازه دولت تا بهبودی در خیابان انقلاب و در برگیرنده­ی تمام کوچه‌های فرعی به طرف بالا تا کریم­خان زند، از هفت­تیر تا میدان ولی­عصر و خیابان کارگر. صحنه‌های نبردی که پر بود از سنگ‌های فراوان که در کف آسفالت و کنار خیابان ریخته شده، بلوک‌های سیمانی شکسته شده، نرده‌های کنده شده و سطل‌های َآشغال سنگربندی و آتش زده شده، گلوله‌های منفجر نشده، گاز اشک­آور و...

جنبش مردمی و شرایط عینی انقلاب

بخش دوم
جلال فتاحی

در شماره قبل، این بحث را مطرح کردیم که وقتی زمینه­ های اجتماعی تغییر جوامع فرا می­ رسد، روابطی که انسان­ها در جریان زندگی اجتماعی و استفاده از نعم مادی، میان خود برقرار کرده­ اند، باید تغییر کند. این تغییر روابط، در همه زمینه­ های جامعه کهن قابل مشاهده است. دیگر روابط پدرسالارانه، رابطه معلم و شاگردی، روابط سرکوب­ گرانه پلیس و مردم و روابط کاریزماتیک رهبران مذهبی، نمی­ تواند به شیوه­ های سابق ادامه پیدا کند. علاوه بر آن، روابط کارگر و کارفرما، روابط فرزند و خانواده و همچنین بسیاری از روابط مقدس و پذیرفته شده قبلی، مورد سوال قرار می­ گیرد. مورد سوال قرار گرفتن روابط قبلی، می تواند از دو جنبه اساسی مورد نظر باشد:

برگی از تاریخ: مقاومت مردم مشهد در مقابل دیکتاتوری

روز دوم دي­ماه سال 1357، مردم مشهد براي بيان اعتراضات خود به رژيم پهلوي، راهپيمايي گسترده­اي را در محدوده­ی ميدان شهدا (ميدان شاه سابق) به­سمت چهار راه شهدا (چهار راه نادري سابق) انجام دادند. در اين تظاهرات، نيروهاي ارتشي تعدادي از شهروندان مشهدي را آماج گلوله‌هاي خود قرار دادند. گفته می­شد 70 نفر کشته و زخمي شده­ اند.

داوران خندان آخر بازی

علی ز.

بازی

به ساعت پایانی­ اش

نزدیک می­ شود

دیوانه!؟

نه

اما

چگونه بگویم که چیستی؟

بی­ کفش دویدیم

علی ز.

ما کارگران خسته ز بیداد مدیدیم
از خان و شه و شیخ، به جز هیچ، ندیدیم

از باغ بهشت و ز سر تاج خدیوان
جز میوه­ ی رنج و گل بیداد نچیدیم

از این همه گنجی که در این خاک نهان بود
از مار سر گنج، فقط وعده شنیدیم

طی کرده ره سخت رهایی ز اسارت
از تاج گذشتیم و به تاراج رسیدیم

طناب دار

به طناب دار گفتم:

ز میان کسانی که
گلوی شان فشردی،
سر بی­ گناه آیا
به فراز دار بردی؟
به زبان بی­ زبانی
به اشارتی چنین گفت:

سرمقاله: لزوم اتحاد عمل و همبستگی نیرو های چپ

سامان راد

ماه محرم، دسته های عزاداری، محافل مذهبی و دسته های حسینی که روزی از پایه های نظام بود، بر اثر گذشت زمان، و حوادث پس از انتخابات، دقیقا به عامل ترس در درون سیستم حاکم و مجرایی برای ابراز مخالفت برای مردم معترض تبدیل شده است. رهبران اصلاح طلب از قبل برنامه هایی برای ماه محرم و حضور شبانه مردم در خیابان ها تدارک دیده اند، از همین حالا بحث، حضور میلیونی از میدان امام حسین تا آزادی است. از سویی دیگر، همان گونه که تظاهرات های 13 آبان و روز قدس، بر خلاف سنت چندین دهه ی گذشته به تسخیر مردم در آمد و فضایی برای اعتراض خیابانی محیا شد، تظاهرات 22 بهمن نیز در پیش است.

گزارش مبارزات دانشجویان در 16 آذر امسال

روزهای قبل از 16 آذر

دانشجویان، مردم و همچنین نیروهای نظامی و انتظامی از فردای 13 آبان به پیشواز 16 آذر رفتند و اقدامات زیادی انجام دادند.

از جمله طی هفته قبل از 16 آذر، دانشجویان دانشگاه بوعلی سینای همدان با برگزاری تجمع های روزانه در قالب بحث آزاد به استقبال 16 آذر رفتند. این جلسات از روز یک شنبه هفته گذشته و در دانشکده های کشاورزی و فنی و مهندسی آغاز شد.

گزارش گمان شکن: رکود گذشته و مبارزه آینده در دانشگاه آزاد

کاظم خراسانی

مطلب زیر در مورد اوضاع یکی از دانشکده های دانشگاه آزاد اسلامی، واقع در منطقه مرفه شهر است و به این امید مطرح می گردد که تغییرات این دانشگاه را در ارتباط با جنبش مردمی روشن کند و آغازی باشد برای تعمیق شناخت رفقای دانشجو از فضای دانشگاه آزاد اسلامی.

ساعتی چند در دهلیزهای دادگاه انقلاب

یک متهم

بر طبق احضاریه باید ساعت 9 خودمان را به دادگاه معرفی کنیم. از ساعت 8 و نیم منتظر آمدن وکیل در جلوی در دادگاه هستیم. باز هم خیابان معلم. همان جا که میعادگاه خانواده ها و زندانیان سیاسی و یا زندانیان مواد مخدر است. قیافه ها دو گونه هستند. از دور که می آیند مشخص است. می گوییم پرونده این یکی سیاسی است و آن دیگری مربوط به مواد مخدر. کم کم وکلای آشنایی را هم می بینم. آنهایی که فقط پرونده های سیاسی را قبول می کنند. با بعضی که آشنا هستم سلام و احوال پرسی می کنم. قرار است چند تا از زندانیان سرشناس را هم امروز محاکمه کنند. بالاخره ساعت 9 می شود و وکیل هم می آید. من هیچ کارت شناسایی بجز کارت خبرنگاری همراه ندارم. اما بدون چون و چرا آن را قبول می کنند. از همین جا معلوم می‌شود که کارت روزنامه نگاری را فقط دادگاه انقلاب به رسمیت می شناسد. زیرا این کارت در هیچ اداره دیگری به رسمیت شناخته نمی شود. خوشحال می شوم. بالاخره یک جا این کارت به رسمیت شناخته می شود. هر چند برای محاکمه و مجرمیت باشد. بالاخره روزنامه نگار همین که این شغل را انتخاب می کند، باید بداند که اینجا سر و کارش بیشتر با کجاست.

مناسبات اجتماعی تولید و شرایط عینی انقلاب

جلال فتاحی

تغییر و دگرگونی در جوامع انسانی، از نظر تاریخی هنگامی در دستور قرار گرفته است که انسان ها و زندگی روزمره آنان در چارچوب مناسبات موجود اجتماعی با موانعی روبرو شده است. اگر در نظر بگیریم که انسان ها در جریان گسترش روند زندگی و نحوه تامین معاش و بدست آوردن لوازم ضروری برای بقای حیات، نیاز به مناسباتی در میان خود دارند، این مناسبات باید به گونه ای باشد که ادامه زندگی را میسر ساخته و سبب ارتقای تولید محصولات مادی و گسترش و بهبود زندگی انسان ها شود. مناسبات تولیدی که میان انسان ها برقرار می شود، برای گسترش و بهبود زندگی آنان است. اما با پیشرفت جوامع انسانی و دستیابی انسان ها به ابزار دقیق تر، بزرگتر و مناسب تر برای ادامه زندگی اجتماعی، این مناسبات ضرورتا تغییر می کند، یعنی آنکه مناسبات قدیمی دیگر برای ادامه گسترش زندگی انسان ها کافی نبوده و باید تغییر کند. در تاریخ زندگی بشر می توان چندین مرحله برای این تغییرات ذکر کرد:

قلم چرخید و فرمان را گرفتند

قلم چرخید و فرمان را گرفتند
ورق برگشت و ایران را گرفتند

به تیتر «شاه رفت ِ» اطلاعات
توجه کرده، کیهان را گرفتند

همه ازحجره ها بیرون خزیدند
به سرعت سقف و ایوان را گرفتند

سرمقاله: پیش به سوی ایجاد قطب رادیکال دانشگاه های ایران

سامان راد

بار دیگر شانزدهم آذر، روز دانشجو را در پیش داریم، و موضوع اصلی بحث در محافل، چه چپ و چه راست، همین روز و وقایع مربوط به آن است. اما این بار، در شرایطی متفاوت با سال های پیش، به استقبال 16 آذر می رویم. امسال در حالی به 16 آذر می رسیم که هنوز عرق مردم معترض در خیابان ها، و نیروهای سرکوبگر از درگیری های خیابانی خشک نشده، رژیم سرمایه داری ایران و دول غربی یک دست خود را مشتاقانه به سوی یکدیگر دراز می کنند و برای در آغوش کشیدن یکدیگر بی تابند، و در عین حال، برای کسب امتیازات بیشتر با دست دیگر گوش طرف مقابل را می پیچانند. با پا در میانی های عناصر میانه رو و آنان که وحدت در مقابل مردم را از نزاع بر سر سهم و سود بیشتر واجب تر می دانند، بعید نیست که دو جناح رقیب در ایران با هم در آشتی در آیند.

جنبش دانشجويي ايران چگونه آغاز شد؟

مرور جنبش دانشجویی در ایران: از 1320 تا 1357
جلال فتاحي

تا قبل از دهه‌1320 بيشتر دانشجويان ایرانی برای تحصیل به خارج از کشور می رفتند و در دانشگاه های خارج از كشور تحصيل مي‌كردند. گروه 53 نفر كه تعدادي از آنها تحصيل كردگان خارج بودند، فعالان اصلي این دوره محسوب مي‌شدند. دکتر تقی ارانی که در رشته فیزیک تحصیل کرده بود، با راه اندازی مجله دنیا با همکاری تعدادی از تحصیل کردگان آن دوره، اولین سنگ بنای فعالیت دانشگاهیان را گذارد. در دهه‌ي 1320، این جنبش گسترش یافت. با وجود دمكراسي ناقص در اين دهه كه متاثر از جنگ جهاني دوم بود، گروه‌هاي سياسي تا حدودي براي فعاليت در دانشگاه‌ها آزاد بودند. در نتيجه، فعاليت‌هاي دانشجويي گسترش یافته و دانشگاه به یکی از مراکز مهم فعالیت سیاسی تبدیل شد.

آیا بیجه دیگری در کار است؟

شکوه صبحی

دوشنبه عصر خسته از مدرسه به خانه آمده بودم. ذهنم درگیر مسایل بچه ها بود و مشکلاتشان. سال به سال انگار مشکلات خانواده ها و به تبع آن دانش آموزان بیشتر می شود. برای اینکه مسیر ذهنم را عوض کنم روزنامه را به دست گرفتم. تیتر گزارش اجتماعی ضمیمه روزنامه اعتماد نظرم را جلب کرد: افزایش کودک ربایی در جنوب تهران- پابرهنه با سرنگ و خون شروع به خواندن کردم. کم کمک عرق سردی بر تنم نشست. دیگر نمی توانستم به راحتی تمرکزکنم و بخوانم. مجبور می شدم یک جمله را چند بار مرور کنم. مخصوصا وقتی مصاحبه با مادر یکی از همین کودکان را خواندم. ترسی وجودم را فرا گرفت و احساس ناتوانی اشک بر چشمانم جاری کرد. جملات مقاله را در ذهنم مرور می‌کرد: اینجا هر ماه دست کم دو کودک ناپدید می شوند. آیا کسی هست که بپرسد چرا کودکان یکی از محله های جنوب (شهر تهران) یکی پس از دیگری ناپدید می شوند و به جست و جو بر نمی‌آیند و آخرش هم یا هرگز پیدا نمی شوند یا اگر پیدا شوند دیگر کودک نیستند و یک شبه استخوان ترکانده اند زیر بار تجربه های شوم زودهنگام؟ آیا کسی سراغی از این کودکان گرفته؟ آیا کسی از خودش می‌پرسد بچه های دزدیده شده، ربوده شده، گم شده و یا هر صفت دیگری که شما دوست دارید، هر صفتی که پنهانکارانه تر و در نتیجه محترمانه تر به نظر می آید، وقتی که برحسب اتفاق پیدا می شوند دیگرکودک نیستند، تنها تفاله هایی از یک کودکند، آن گونه که مادر می گوید او را درخانه زنجیر می کند. کودکانی که این چنین آزار می بینند و از هویت انسانی تهی می‌شوند، خود تبدیل به بیجه‌ای می شوند و چند سال بعد در خیابان ها خود به دنبال قربانی می گردند؟ آنان هم که پیدایشان نمی شود، لابد اعضای بدنشان فروخته می شود و تجارتی پرسود را میسر می سازند یا ...؟؟

نقد و علوم انسانی رسمی

ب. محمدی

در علوم تجربی، وقتی که فرآیندی بررسی می شود، مشاهده گران گوناگون، علی رغم تفاوتشان در رنگ پوست، جنسیت، موقعیت طبقاتی، ملیت و ...، با در درست داشتن منابع و دانسته های مشابه، به نتایج مشابهی دست می یابند. ولی آیا این مساله در مورد بررسی جوامع انسانی و علوم انسانی هم صادق است؟ آیا مشاهده گران مختلفی که با پدیده های بیکاری، فحشا، تورم، فقر، بحران های سرمایه داری و ... روبرو می شوند، برداشت و تلقی یکسانی از آنها خواهند داشت؟ تجربه ثابت کرده است که این چنین نیست. نتایج حاصله از تحقیق در علوم انسانی، به وسیله جایگاه مشاهده گر، مشروط می‌شود. حوزه علوم انسانی، یگانه حوزه ای است که مشاهده گر، خود مشاهده شونده نیز هست. انسان، جامعه انسانی را بررسی می کند.

بی نقش مشت تو

علی ز.

در یک شب خزان زده و سرد و پر ز درد

گفتی دریغ، آه

می آیدت به یاد

آن نیمه های شب

گفتی اگر به صحنه بیاید عروس خلق

دستی نهی به جعدش و دستی به جام می

شب را ز معرکه

خواهی راند

با رقص و های و هی

سیل در خیابان

علی ز.

از خانه ها 

که چشمه ی جوشنده ی نبرد

وز کوچه کوچه های خروشنده

رود خلق

سیلی ز توده

فروکوفت نظم شهر

در بستر خیابان