مقاله ارسالی به جهان نوین
حکومت ایران توانست در روز 22 بهمن 1388 خیابان های اصلی شهر تهران را تصرف کند. با حضور گسترده نیروهای نظامی، انتظامی، شبه نظامی و امنیتی، به همراه نیروهای غیر نظامی طرفدار حکومت، خیابان های اصلی پایتخت، قبل از ظهر روز 22 بهمن، به تصرف حکومت در آمد. از ظهر به بعد، نیروهای غیر نظامی به خانه برگشتند، اما نیروهای نظامی، همچنان خیابان ها را در تصرف خود داشتند.
حکومت ایران توانست در روز 22 بهمن 1388 خیابان های اصلی شهر تهران را تصرف کند. با حضور گسترده نیروهای نظامی، انتظامی، شبه نظامی و امنیتی، به همراه نیروهای غیر نظامی طرفدار حکومت، خیابان های اصلی پایتخت، قبل از ظهر روز 22 بهمن، به تصرف حکومت در آمد. از ظهر به بعد، نیروهای غیر نظامی به خانه برگشتند، اما نیروهای نظامی، همچنان خیابان ها را در تصرف خود داشتند.
لیبرال ها و اصلاح طلبان و دنباله روهایشان، در روزهای منتهی به 22 بهمن، تبلیغ می کردند که این روز، روز وزن کشی قدرت معترضان با وفاداران به حکومت مستقر است. شکست های موضعی حکومت در برخی نقاط تهران در روز ششم دی ماه (عاشورا) از یک طرف، و تبلیغات حکومت، که سعی داشت روز 22 بهمن را روز تعیین تکلیف و مشخص شدن طرف برتر در خیابان ها بنامد، از طرف دیگر، لیبرال ها و اصلاح طلبان خوش خیال را به وسوسه انداخت تا در این قمار نابرابر شرکت کنند: تبلیغ کردند هر طرف که توانست خیابان های اصلی و میدان آزادی تهران را در22 بهمن تصرف کند، قدرت برتر در ایران است.
طبق طرح های خوش خیالانه ی برخی لیبرال ها و اصلاح طلبان، که در رسانه های شان علنا تبلیغ می شد، معترضان می بایست با سکوت کامل و بدون هیچ نماد و پلاکاردی، تا میدان آزادی به همراه طرفداران حکومت راهپیمایی کنند. آنگاه زمانی که سخنران اصلی حکومت، شروع به سخنرانی کرد، معترضان با سردادن شعارهای اعتراضی، جو اعتراض را بر این میدان، حاکم کرده و ضمن بر هم زدن نمایش هر ساله حکومت در 22 بهمن و انعکاس زنده ی آن از رسانه های خارجی و تلویزیون ایران، زیر پای حکومت را تا حد سقوط آن، خالی کنند. آنها مثال رومانی و روز سقوط چائوشسکو، دیکتاتور رومانی را سرمشق خود قرار داده بودند.
خوش خیالی، بی تعهدی و فقدان حداقل محاسبه گری، از این طرح کاملا پیداست.
بررسی روزهای کلیدی اعتراضات خیابانی در هشت ماه اخیر، این خوش خیالی را به سادگی برملا می کند. به یاد داریم که روز جمعه 26 تیرماه را، که خطیب نماز جمعه تهران، هاشمی رفسنجانی بود. در این روز، معترضان موفق شدند خیابان های اصلی تهران، در اطراف دانشگاه تهران و محل برگزاری نماز جمعه را، به تصرف موقت خود در آورده و شعارهای اعتراضی را بر جو جمعیت، حاکم کنند. روز دیگر، جمعه 27 شهریور، روز قدس نیز این وضعیت تکرار شد و معترضان موفق شدند بخشی از خیابان های اصلی حول و حوش دانشگاه تهران را تصرف کرده و شعارهای خود را غالب کنند.
وجه اشتراک این دو روز، فراخوان اصلاح طلبان و لیبرال ها و دعوت آنها از معترضان برای حضور در خیابان ها؛ برگزاری نماز جمعه و مشغول بودن بخش اعظم نیروهای غیر مسلح طرفدار حکومت به برگزاری مراسم و در نتیجه عدم تحرک آنها در آن دو ساعت حساس بود. نیروهای مسلح حکومت هم، که در خیابان حضور داشتند، طی این دو ساعت، مشغول تامین نظم برگزاری مراسم و در موضع دفاعی بودند.
روز 13 آبان، از لحاظ برگزاری مراسم خیابانی حکومتی و فراخوان لیبرال ها و دعوت از معترضان برای تجمعات خیابانی، با این دو روز وجه اشتراک داشت. اما چرا معترضان نتوانستند خیابان های اطراف برگزاری مراسم را در زمان برگزاری مراسم، همچون دو روز 26 تیر و 27 شهریور تصرف کنند؟
نکته ی کلیدی، تحرک نیروهای غیرمسلح طرفدار حکومت، در ساعات برگزاری مراسم، و همراهی آنها با نیروهای مسلح حاضر در خیابان در آن ساعات است. از طرف دیگر، حضور نیروهای نظامی و انتظامی در خیابان ها، طی این روز، بسیار گسترده تر از آن دو جمعه بود. از این لحاظ، توازن قوا در خیابان های تهران در22 بهمن امسال، با روز 13 آبان بسیار شبیه و قابل مقایسه بود.
روزهای کلیدی دیگر، 18 تیر، 16 آذر و 6 دی (عاشورای) امسال هستند. در این سه روز تاریخی، اصلاح طلبان و لیبرال های متحدشان، هیچ فراخوانی برای حضور مردم و برپایی تجمعات خیابانی ندادند. اما مردم معترض، موفق شدند ضمن برپایی تجمعات خیابانی اعتراضی و حتی تصرف موقت برخی خیابان های اصلی، نیروهای نظامی و انتظامی حاضر در خیابان را به چالش بکشند.
نکته کلیدی این سه روز، عدم برگزاری مراسم دولتی در خیابان های مرکزی تهران بود. در نتیجه، نیروهای غیر نظامی طرفدار حکومت، در خیابان ها حضور نداشته و نیروهای نظامی و انتظامی را همراهی نمی کردند. علاوه بر این، در ساعات قبل ظهر روز 6 دی(عاشورا)، بخش بزرگی از نیروهای شبه نظامی طرفدار حکومت، در محلات مختلف و به صورت پراکنده و غیر متمرکز، مشغول برگزاری مراسم عزاداری مذهبی بوده و در نتیجه از همراهی نیروهای نظامی و انتظامی، بازمانده بودند.
در نتیجه، 6 دی (عاشورا)، مردم معترض موفق شدند چندین میدان و خیابان اصلی در مرکز تهران را ، برای ساعاتی تصرف کنند. همچنین توانستند در چند نقطه، نیروهای نظامی و انتظامی و امنیتی را شکست داده و خلع سلاح کنند. این گونه بود که روز 6 دی (عاشورای) امسال، علیرغم کشته و مجروح و دستگیر شدن تعداد زیادی از مردم معترض، تبدیل به روز عزای حکومتیان شد.
در 16 آذر (روز دانشجو) نیز، علی رغم انفعال اصلاح طلبان، دانشجویان معترض اکثر دانشگاه های ایران، به همراهی مردم معترض، موفق شدند محیط دانشگاه ها و خیابان های اطراف شان را، برای ساعاتی، تبدیل به صحنه ی برگزاری تجمعات اعتراضی و شعارهای ضد حکومت کنند. در این روز، حکومت تمرکز نیروهای غیر مسلحش را، تنها در دانشگاه تهران تدارک دیده بود و فقط در این دانشگاه، توانست خودی نشان بدهد و با دانشجویان معترض، به چالش برخیزد.
نکته ساده اما اساسی، این است: در روزهایی که نیروهای غیر نظامی طرفدار حکومت، به دلیل برگزاری مراسم دولتی، حضور خیابانی و تحرک و تمرکز کافی داشته و نیروهای نظامی و انتظامی و امنیتی را همراهی می کردند، حکومت موفق شده است خیابان ها و میدان های اصلی تهران را تصرف کرده و مردم معترض را پراکنده و سرکوب کند. اما در روزهای اعتراضی که مراسم رسمی دولتی برگزار نمی شد، نیروهای غیر نظامی طرفدار حکومت، در خیابان ها حضور متمرکز نداشتند. در نتیجه نیروهای نظامی و انتظامی و امنیتی، موفق به پراکنده کردن و سرکوب کامل مردم معترض نمی شدند و حتی در ساعاتی، کنترل تعدادی از خیابان ها و میدان های اصلی را از دست دادند.
یک نکته را هم باید اضافه کرد، از غروب روز 16 آذر، تمام دستگاه های تبلیغی حکومت به کار افتاد و چند روز متوالی، با حداکثر توان، پاره شدن عکس آیت ا... خمینی را در بوق و کرنا کرد. علی رغم تبلیغات گسترده، حکومت موفق به بسیج نیروهای غیر نظامی طرفدار خود نشد. نماز جمعه ی موعود، که قرار بود تبدیل به صحنه ی برگزاری تجمع میلیونی طرفداری از حکومت بشود، از نماز جمعه های قبل حتی، خلوت تر بود.
از غروب روز 6 دی (عاشورا) هم، دم و دستگاه های عریض و طویل تبلیغاتی حکومت، در بوق و کرنا کرده بودند که حرمت عاشورا شکست و مردم معترض، به این مناسک مذهبی، بی حرمتی کرده اند. علیرغم تدارک گسترده ی حکومت، برگزاری تجمع سراسری دولتی، با دو روز تاخیر برگزار شد. در ضمن، روز 8 دی تجمع دولتی در شهرستان ها و روز 9 دی، در تهران برگزار شد. جمعیت نیروهای غیر نظامی طرفدار حکومت هم، هیچ تناسبی با گستردگی تبلیغات قبل و بعد از آن روز نداشت. به عبارت دیگر، حکومت قادر نشد تجمعاتش را، در تهران و شهرستان ها، به صورت هماهنگ و در یک روز، برگزار کند. این مساله نشان می دهد که امسال، حکومت فقط در چند روز معدود از سال، موفق به برگزاری تجمعات سراسری شده است.
مساله ی دیگری که نباید فراموش شود، افزایش تبحر و کسب تجربه توسط حکومت، در سرکوب اعتراضات خیابانی، طی سال88 است. اعتراضات مردمی پس از سال 1382، همگی محدود و محلی بودند. در نتیجه علی رغم برگزاری تمرین ها و مانورهای متعدد خیابانی توسط نیروهای حکومت، آمادگی آنها برای سرکوب تظاهرات توده ای، کاهش چشمگیر یافته بود. این نیروها، در روزهای پس از 25 خرداد، دستپاچه عمل کرده و قربانیان خود را، به صورت تصادفی انتخاب می کردند. اما این روزها قربانیان خود را به دقت، گلچین کرده و متلاشی کردن گروههای سیاسی حاضر در خیابان ها را نشانه گرفته اند. همزمان با افزایش شدت سرکوب و کنترل و حضور نظامیان در خیابانها و گستردگی دستگیری ها، رسانه های معترضان نیز، که عمدتا مبتنی بر اینترنت است، روز به روز، محدود و محدودتر شده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر