سال 88 سپری شد با آلام و دردها و دستگیریها و زندانها، کشتهها و زخمیها و شکنجهها. اکنون در آغاز سال جدید به نظر میرسد که دستهبندی جدیدی شکل گرفته است. بخشی از اصلاحطلبان از آنچه در سال گذشته اتفاق افتاده است راضی به نظر نمیرسند. آنها احساس میکنند که اعتراضات مردمی، فراتر از خواستههای آنان بوده است و ترجیح میدهند تا با دست یافتن به امتیازاتی اندک سر و ته قضیه را هم بیاورند و با قبول موقعیت شریک فرودست در حکومت، مردم را رها کنند. آنان هر چند خود متحمل صدمات زیادی شدهاند، بهایی گزاف برای خواستههایشان پرداختهاند، تعداد زیادی زندانی، محکوم و بازداشتی دارند و هزینهی شکنجهها و کشتارها را دادهاند، اما از این خوشحال نیستند که جنبش مردمی، فراتر از آنها رفته و خواستار تغییرات اساسی در هرم قدرت است. آنان در حالی که قبول دارند که اعتراضات مردمی، کاملا مستقل و برخواسته از عمق رنج ها و سختیهای مردم است که در سی سال گذشته بر آنان رفته، اما آنگاه که به نتایج این خیزش مردمی نگاه میکنند و آن را فراتر از خواسته های خود میبینند، چندان راضی به نظر نمیرسند.
در جهت دیگر، بخش فرادست حاکمیت حاضر به دادن هیچ گونه امتیازی به مردم نیست و حتا از انجام یک رفرم ساده، که حداقل بتواند بخش هایی از اصلاحطلبان را راضی کند، سر باز می زند و هم چنان به بگیر و ببند و شاخ و شانه کشیدن در برابر مردم به پا خواسته، ادامه میدهد.
بنیان های اعتراضات مردمی، که ریشه در ظلم و ستم تلنبار شده در دهه های اخیر دارد، هم چنان بی پاسخ گذارده میشود. گویا دولت مردان حاضر نیستند کوچکترین حقوق دموکراتیک مردم را به رسمیت بشناسند. روزنامهها و مطبوعات و رسانهها، هم چنان در انحصار بخش کوچکی از حاکمیت است که تمامیت قدرت را در دستان عده ای معدود میخواهد و در کنار قدرت فزایندهی سیاسی، سیطرهی خود بر اقتصاد را نیز، هر روز گستردهتر و کامل تر میکند تا آخرین رمقهای مردم تحت ستم را بگیرد و کارگران و زحمت کشان و اقشار تحت ستم را، از همان قوت لایموت محروم کند.
طرح هدفمند کردن یارانه ها، که یکی از خواستههای اصلی بانک جهانی و سرمایه داری نئولیبرال آمریکا و اروپا است، به اهرمی برای فشار بیشتر بر مردم معترض تبدیل شده است و میرود تا آنان را آن چنان گرفتار زندگی روزمره و به دست آوردن لقمه نان آغشته به فقر کند تا به خیال خام حاکمان، مردم را از هرگونه حرکت اعتراضی باز دارد.
همراهی و همرایی دولت های اروپایی و آمریکا با دولت ایران، در زمینه غارت آخرین اندوخته ها و داراییه ای مردم، علی رغم اختلافات ظاهری و شاخ و شانه کشیدن های فراوانشان بر روی مساله هستهای و دموکراسی، نشان می دهد که آنان نیز به دنبال دموکراسی و آزادی واقعی مردم ایران نیستند، چرا که تنها عدالت اجتماعی و اقتصادی میتواند دموکراسی واقعی را نهادینه کند. نظام سرمایهداری نشان داده است که با عدالت اجتماعی و اقتصادی، هیچ سر آشتی ندارد.
تعیین حداقل دستمزد سیصد و سه هزار تومانی نیز، که به گفتهی بسیاری از خودیهای حکومت، حدود یک سوم خط فقر ِ اعلام شده است، روی دیگر سکهی افزایش فشار بی حد بر کارگران و مزد بگیران است. اخراج های دسته جمعی، تعطیلی کارگاه ها و عدم امنیت شغلی نیز، شرایط را روز به روز برای مردم دشوارتر خواهد کرد. تمام این مسایل، نه تنها زحمت کشان را به کنج خانه ها نخواهد کشاند، بلکه خشم روز افزون شان را سر ریز خواهد کرد. خشمی که مانند سیلی سهمگین، بنای عظیم سرکوب و استبداد و استثمار را، همچون خانه ای پوشالی نابود خواهد کرد.
در چنین شرایطی که اصلاح طلبان، بعضا از کرده پشیمان، مردم به پا خواسته را به حال خود میگذارند و قدرت مداران، به مردم چنگ و دندان نشان میدهند، پایههای اعتراضات مردمی در شکل جنبشهای هدفمند شکل گرفته در چند دهه اخیر، هم چنان خود را نشان می دهد. اعتصابات و اعتراضات کارگری، دانشجویی، زنان، معلمان و سایر حقوق بگیران، بار دیگر صحنهای برای نشان دادن نارضایتی مردم از وضعیت موجود میشود، اما این بار در سطحی گستردهتر که در کنار خود، پی گیری خواستههای عمومی و آزادیهای اجتماعی را نیز به همراه خواهد داشت.
دلیل مشخص این مساله، آن است که کشمکش گسترده بر سر گرانی مایحتاج اولیه ی مردم، هم چنان ادامه دارد و انگار دولت مردان، به هیچ چیز جز یک انتقام سخت از مردم معترض، راضی نمیشوند. گرچه برخی از جناحهای حاکمیت، خواهان فشار کمتری در طرح هدفمند کردن یارانهها بر مردم هستند، اما به نظر می رسد که فشار دولت مردان، آنان را هم به تدریج وادار به عقبنشینی کرده است.
با آغاز سال جدید، چنان فشار اقتصادی و گرانی لجام گسیخته ای بر مردم وارد شده و خواهد شد تا به زعم قدرت مداران، مردم از اعتراضات سال گذشته خود پشیمان شوند. این نقشه و راهکار خصمانه، برای انتقام گیری از مردمی است که خواستههای به حق خود را در اعتراضات خیابانی بیان کرده اند. آنان که با هیچ زبانی جز زور با مردم سخن نمیگویند، گمان میبرند که با افزایش فشارهای بیشتر، مردم به زندگی روزانه آن چنان گرفتار خواهند شد که دیگر نای اعتراض کردن نداشته باشند، اما این منطق زور مدارانه تا کنون در هیچ کجا جواب نداده است. این منطق، اگر در کوتاه مدت توانسته است زور مداران را از اعتراضات مردمی آسوده کند، در بلند مدت اعتراضات مردمی را با حجمی گستردهتر و نیرویی پرتوانتر، به صحنه باز گردانده است.
اکنون وظیفه نیروهای مردمی است که تا سرحد امکان و توان، صفوف خود را فشردهتر کرده و از اختلافات جزیی بپرهیزند و با وحدت و یکپارچگی هر چه تمامتر، اعتراضات خود را به صورت آگاهانهتر و پی گیرتر - و تا آنجا که در توان دارند- سازمان یافتهتر بیان کنند.
اکنون برای همگان مشخص شده است که زورمداران، حاضر به دادن هیچ گونه امتیازی به مردم نیستند و آنچنان غرق در غرور قدرت و ثروت خود شده اند و آنچنان زرق و برق ثروت های باد آورده و ابزار سرکوب، آنان را فریفته است که گمان میکنند دارای قدرت ابدی و لایزال هستند، غافل از آنکه زمانی که مردمی به پاخواستهاند، قدرتهای بسیار بزرگتر را نیز در برابر خواستههای خود مجبور به تسلیم کردهاند.
باید تا آنجا که در توان داریم، در محیط های کار و فعالیت اجتماعی، نیروهای آگاه و مبارز را گرد یکدیگر جمع کرده و درباره راهکارهای اعتراض به وضعیت موجود، بحث و گفت وگو کنیم. راهکارهایی که نیروهای ضد مردمی نتوانند در برابر آن ایستادگی کنند. راهکارهایی که از تجارب سال گذشته به دست آمده، هر یک گوهر گران بهایی است که برای تداوم مبارزات لازم است.
هم چنین با دیدارهای مکرر از زندانیان آزاد شده و دانستن نوع دستگیریها و بازجوییهای آنان، تا سرحد امکان، هزینهی دستگیریها و بازجویی ها را پایین بیاوریم، به طوریکه نیروهای ضد مردمی نتوانند افراد جدیدی را در اعتراضات مردمی بازداشت کرده و یا مورد بازجویی قرار داده و برای آنان پروندهسازی کنند.
مشارکت دستهجمعی در حرکت های مردمی و پشتیبانی از یکدیگر، در جلوگیری از به دام افتادن توسط نیروهای سرکوب گر، یکی از مسایل اصلی برای برنامه مبارزاتی آینده است. همچنین به راه انداختن اعتصابات صنفی و اعتراضات در محلهای کار، به خصوص محلهای کار دولتی، میتواند به عنوان یک حرکت موفق در برابر ترفندهای نیروهای ضد مردمی باشد، زیرا به سادگی توان مقابله با این نوع اعتراضات را ندارند و در بسیاری زمینهها، زورمداران وادار به تسلیم خواهد کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر