دوشنبه، اردیبهشت ۲۷

سرمقاله: روز کارگر/ روز معلم


1- امسال روز کارگر و معلم را در حالی سپری کردیم که عده ی زیادی از کارگران و معلمان به خاطر خواسته های به حق خود از کار اخراج و یا زندانی شده اند. عده ی زیادی از دانشجویان که کارگران و معلمان آینده و فرزندان کارگران و معلمان امروز هستند ، نیز یا از تحصیل محروم شده اند و یا در زندان به سر می برند. کارگران ، حقوق بگیران و مزدبگیران، کارگران یدی و فکری که چیزی جز نیروی کار خود برای فروش ندارند ، اکثریت قاطع جامعه ی امروزی ما را تشکیل می دهند. حال این سوال مطرح است که چرا باید همواره عده ای از آنان در زندان باشند، عده ای اخراج شده و در تهدید گرسنگی و بی خانمانی باشند و عده ای از آنها نیز به خاطر اعتراضات به حقشان مورد اصابت گلوله قرار گرفته و کشته شوند یا به زندان فرستاده شده و مورد بدترین شکنجه ها و تجاوزها قرار گیرند و یا به اعدام و حبس های طولانی محکوم شوند. مگر آنها چه می گویند که زورمداران و قدرت طلبان این چنین با آنان برخورد می کنند؟

امروز همه می دانند که میلیاردها میلیارد سرمایه اگر روی هم تلبار شود و نیروی کاری وجود نداشته باشد تا از سرمایه کالای قابل مصرف بسازد ، آن سرمایه ها درمدت کمی از میان خواهد رفت و به هیچ کار نمی آیند. هم چنین اگر معلمانی وجود نداشته باشند که علم و دانش بشری را به نسل های بعدی منتقل کنند و نیروی کار آینده را آموزش دهند، تمدن بشری به سرعت راه افول می پیماید.

اگر نیروی کاری وجود نداشت باشدکه چرخ تولید و توزیع و خدمات را در جامعه بگرداند، سرمایه های کلان به هیچ کار نمی آیند. زورمدارانی که همه ی قدرتشان را از کارگران و زحمتکشان گرفته اند، اکنون حاضر نیستند حق و حقوق انسانی آنان را به رسمیت بشناسند چرا که عطش سیری ناپذیرشان برای سود آنان را دست اندازی هر چه بیشتر به زندگی و جیب زحمتکشان حریص تر می کند. آنان برای خود صدها هزار نماینده ، متخصص ،مشاور وکیل تعیین می کنند تا استثمار نیروی کار را هر چه بیشتر افزایش دهند، اما از پذیرش نمایندگان واقعی کارگران و زحمتکشان ترس و وحشت دارند.

این ترس و وحشت تنها مخصوص صاحبان بلاواسطه قدرت و سرمایه نیست، بلکه حتا جناح های فرودست و رقبای داخلی صاحبان قدرت نیز از نمایندگان واقعی کارگران و زحمتکشان درهراسند و از آن بیم دارند که نمایندگان واقعی آنان را در قدرت بپذیرند.

امروز اصلاح طلبان، هر چند درتضادی شدید با محافظه کاران قرار گرفته اند و در این اختلاف به بیرون از دایره قدرت رانده شده اند، شعارهای آزادی خواهانه می دهند اما از عمیق تر شدن خواسته های آزادی خواهانه و دموکراتیک وحشت دارند واین وحشت را در حمایت مشروط و بی رمق از فعالین و زندانیان جنبش کارگری مشاهده می کنیم. درحالی که طرفداران واقعی آزادی و دموکراسی می دانند که بدون ایجاد تشکل های مستقل صنفی و اتحادیه ای ، بدون وجود نهادهای سندیکایی و مردمی که با انتخاب مستقیم رای دهندگان به وجود می آید، آزادی و دموکراسی نهادینه نخواهد شد.

آزادی واقعی هنگامی است که کسی برای سیر کردن شکم خود مجبور به تن فروشی نباشد. دموکراسی واقعی زمانی است که کودکی برای سیر کردن شکم خود و خانواده اش مجبور به ترک تحصیل و فروش نیروی کار خود نشود.

پس از سی سال وجود میلیون ها کودک محروم از تحصل و میلیون ها انسن محروم از کار و زندگی شرافتمندانه ، طرفداران ”آزادی و دموکراسی ماهوراه ای!“ باید بدانند که که اگر خواهان آزادی و دموکراسی واقعی هستند، باید بدون هیچ گونه مماشات و با شجاعت و استواری خواهان آزادی فعالین کارگری، آزادی بدون قید وشرط اتحادیه ها و سندیکاها و حقوق برابر برای همه ی اقشار جامعه باشند. آنان باید در دفاع از اقلیت ها و حقوق زنان و کودکان هم پای جنبش کارگری پیگیرانه از آزادی های اصولی مردم دفاع کنند و خواهان یک زندگی شرافتمندانه انسانی برای همگان باشند.آیا می توانند؟!

2- کارگران و معلمان سال هاست که در مقابل فشارهای بی حد بیکاری، وفقر و ... مقاومت کرده و اعتراضات خود را از طریق خواست تشکل های مستقل بیان کرده اند. برخی از فعالان جنبش کارگری که در سال گذشته در اول ماه مه به خیابان آمد و با گردن فرازی و بدون واهمه از تهدیدات نیرویهای امنیتی به رغم هشدارهایی که به صورت آشکار به برگزار کنندگان مراسم سال گذشته داده بودند و با دستگیری بیش از یک صدو پنجاه نفر از فعالان آن با شجاعت و بدون پرده پوشی در تمام مراحل بازجویی وبازپرسی و دادگاه از حرکت خود که دفاع از حقوق کارگران و خواسته های به حق آنان است بدون پرده پوشی دفاع کردند.

ویژگی اساسی جنبش کارگری در این مرحله آن است که حتا نیروهای امنیتی و دستگاه های قضایی نیز مجبور شده اند تا حدودی آن را به رسمیت بشناسند. این سنگری است که جنبش کارگری با مبارزه بدست آورده است در چنین شرایطی فراخوان دادن به نام گروه های ناشناخته و بی نام ون شان نمی تواند به نفع جنبش کارگری باشد و می تواند بدون جهت جنبش کارگری را زیر ضرب قرار دهد. در حالی که سال ها تلاش و مبارزه برای به رسمیت شناختن این جنبش امکانات فعالیت علنی را در اختیار فعالین قرار داده و کارگران بسیاری بهای این دست آورد را با زندان و حبس و شکنجه داده اند. کسانی که جنبش کارگری را از این امکان محروم کنند دوست جنبش کارگری نیستند

۱ نظر:

نیایش گفت...

با سلام !نشریه فاخری دارید ولی سایه ای از ابهام برآن سنگینی می کند راجع به خودتان به مخاطب هیچ اطلاعاتی نداده اید !این خود عامل سلب اعتماد از ایجاد ارتباط وتعامل است .