بحران سراسری سرمایه داری که در سال گذشته اوج گرفته بود و می رفت تا تار و پود نظام سرمایه داری را به خطر اندازد، به نظر می رسد کمی آرام گرفته است و با ترفندهای بسیار، تزریق وجوه وحشتناک، بالا نگه داشتن مصنوعی قیمتها و تورم بازار، ظاهر نظام را حفظ کرده اند.
این بحران از حباب قیمتهای توهمی سرمایه داری آغاز شده بود، قیمتی که هیچ تناسبی با ارزش واقعی کالا و خدمات نداشت و تنها با ترفندها و جادوگریها و شامورتی بازی های سرمایهداری به بازار تحمیل شده بود. با ترکیدن این حباب قیمتها، سقوط سود سرمایه داری آن چنان شرایطی را به وجود آورد که نظام سرمایه داری در حال فروپاشی بود.
این بحران از حباب قیمتهای توهمی سرمایه داری آغاز شده بود، قیمتی که هیچ تناسبی با ارزش واقعی کالا و خدمات نداشت و تنها با ترفندها و جادوگریها و شامورتی بازی های سرمایهداری به بازار تحمیل شده بود. با ترکیدن این حباب قیمتها، سقوط سود سرمایه داری آن چنان شرایطی را به وجود آورد که نظام سرمایه داری در حال فروپاشی بود.
هرچند با تزریق پولهای کلان برای بالا نگه داشتن قیمت های مصنوعی و کنار گذاشتن تئوری بازار که سه دهه بر روی آن تبلیغ شده بود، بحران به طور موقتی فروكش کرده است و دولت ها به نمایندگی از سرمایه داران سررشته اصلی حفظ قیمت ها را به دست گرفتهاند، اما اساس این بحران حل نشده و نظام سرمایه داری همچنان با احتمال بازگشت شدیدتر بحران مواجه است؛ زیرا که این نظام قادر نیست تفاوت ارزش واقعی کالا و قیمت های مصنوعی و حباب گونه را حل کند و حل مساله در گرو نابودی این نظام سود محور است. ناتوانی این نظام در حل تضادهای ذاتی خود و ناتوانی از حل بحران ها هر از چند گاهی نظام سود محور را به جانب جنگهای خانمان برانداز سوق می دهد.
به خیال خودشان با جنگافروزی و با شعله ور کردن آتش جنگهای منطقهای می توانند تا حدودی قیمتها را بالا نگه داشته و به بازار ورشکسته رونق بخشند. جنگطلبیهای اخیر این نظام در برابر ایران، تصویب تحریمهای اخیر آمریکا و اروپا، علاوه بر قطعنامه تحریم شورای امنیت سازمان ملل، بازرسی کشتیهای ایران و تحریم ضمنی معامله نفت ایران، یادآور فعالیتهای قبل از حمله به عراق در سالهای انتهایی قرن گذشته است.
تحرکات نظامی در منطقه و در سطح جهان، تشدید جنگ افغانستان و تشدید ناآرامی ها در عراق، سیل زیر دریاییهای اتمی به منطقه و ... همه و همه حاکی از آن است که نظام سلطه جهانی، زمینههای یک جنگ جدید را در خاورمیانه فراهم می کند تا شاید با به راه انداختن آن بتواند از بار مشکلات خود بکاهد.
از طرف دیگر نیروهای واپس گرا و محافل قدرت در ایران، در سه دهه گذشته امکان بقای خود را تنها در بحرانهای مختلف، جنگ افروزی و بحران آفرینی یافتهاند. این محافل تلاش می کنند که با آتشافروزی جدید به صورت جنگ داخلی یا منطقهای، تا حدودی بحران مشروعیت خود را حل کنند و تا آنجا که میتوانند، هم چنان بر اریکه قدرت باقی بمانند. زمینههای بحران وسیعی که در سال گذشته به شدیدترین وجهی از جانب محافل قدرت سرکوب شد، هم چنان باقی است و با وجود هزاران زندانی سیاسی و دارای محکومیت و همچنین عدم پاسخگویی به هیچ یک از خواستههای معترضین، هیچ گونه نشانهای مبنی بر فروكش کردن آن به چشم نمیخورد و تنها شیوه اعتراضات تغییر کرده است.
محافل قدرت در ایران، ابتدا انتظار داشتند با اعدام جوانان کرد و حملات متعدد به پایگاههای خارجی گروههای مخالف کرد، جنگی را در منطقه دامن بزنند تا از طریق آن بتوانند بر بحران داخلی خود سرپوش بگذارند. اما پاسخ متفاوت مردم کردستان با اعتصاب سراسری که شیوه جدید مبارزاتی است، محافل جنگافروز را مایوس کرد و بیانگر آن شد که تا به خواستههای به حق مردم پاسخ مناسبی داده نشود، اعتراضات فروكش نخواهد کرد. از همین رو است که محافلی که اعتراضات مردمی را به خشنترین وجهی سرکوب کردهاند، عادت بر آن دارند که از هرگونه پاسخ مناسبی به خواستههای مردم سرباز زده و در عوض، با ایجاد بحران جدید از جمله جنگ افروزی، انحرافی در اذهان عمومی به وجود آورند.
علاوه بر آن احتکارگران، انحصارطلبان، قهرمانان بازار سیاه و اقتصاد میلیتاریستی، از شرایط جنگی بیشترین سود را میبرند و ایجاد آن شرایط را به هر ترتیب به نفع خود میدانند. در نتیجه شاهد آن هستیم که در چند هفته اخیر، بر جنگ افروزی از سوی دو طرف دامن زده میشود.
مردم تحت ستم که مدتها است خواستههای بر حقشان از جانب قدرتمداران نادیده گرفته شده است و ترفندهای بحران آفرینی را برای پایمال کردن حقوقشان به خوبی میشناسند، هیچ گاه از جنگ افروزی و آتش بیاری معرکه در این زمینه حمایت نکردهاند و به خوبی میدانند جنگ میان قدرتهای مختلف هیچ گاه به نفع مردم زحمتکش، کارگران و طبقه فرودست نخواهد بود.
این سرمایهداران و محافل قدرت و ثروت هستند که از جنگها و لشگرکشیها همواره در جهت سود و منفعت خود حمایت میکنند و این کارگران و زحمتکشان و فرزندان طبقه فرودست هستند که به اجبار، به جبهههای جنگ روانه می شوند تا مطامع جنگ افروزان برآورده شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر