کارگرم و زنجیری بافته از“بایدها“
شناسنامهی من است
و همین زنجیر برای شناساییام کافیست
پوست صورتم سفید یا سیاه
زرد یا سرخ
رنگ مویم تیره یا روشن
محل تولدم زمین
چه فرق میکند کجای زمین
هرجا که باشم ”باید“ با من است
شناسنامهی من است
و همین زنجیر برای شناساییام کافیست
پوست صورتم سفید یا سیاه
زرد یا سرخ
رنگ مویم تیره یا روشن
محل تولدم زمین
چه فرق میکند کجای زمین
هرجا که باشم ”باید“ با من است
باید از معادن مواد خام استخراج کنم
چه فرق میکند با ناخن یا دینامیت
خونم برای معدن، حکم آب برای مزرعه دارد
باید از اعماق نفت در بیاورم
چه فرق میکند خشکی یا دریا
نفت برای سرمایه، حکم خون در بدن را دارد
سرسبز جنگل را باید با ارهی سرمایه ببرم
تا برکاغدهای ساخته شده از آن
تبلیغات انتخاباتی را در چشمم فرو کنند
و چه فرق میکند در کجا
باید از پنبه و پشم، پارچه
و از آهن و سیمان، پل و تونل بیافرینم
تا برای اتو کشیدهها
همه جا قابل دسترس باشد
شاید لازم شود در همان محل کارم
از تانک و نفربر استفاده کنند
و چه فرق میکند که برای سرکوب کدامین من
باید از تلفیق خونم با طبیعت، ثروت ایجاد کنم
و چه فرق میکند که زمین و من کی تباه شویم
باید از قانون اطاعت کنم
و چه فرق میکند کدام قانون
باید همواره شاکر باشم
و چه فرق میکند از چه کسی
باید تولید کنم
و چه فرق میکند چه باشد
مهم این است که سود ”آقا“ رضایت بخش باشد
و چه فرق میکند کدام آقا
و چه فرق میکند کدام قانون
باید همواره شاکر باشم
و چه فرق میکند از چه کسی
باید تولید کنم
و چه فرق میکند چه باشد
مهم این است که سود ”آقا“ رضایت بخش باشد
و چه فرق میکند کدام آقا
پس“باید“ وقتی هم برای زندگی داشته باشم
”نباید“
این مادر همهی نبایدهاییست که میشنوم
و فرق نمیکند
از کدام کارفرما
و در کجای زمین
”نباید“
این مادر همهی نبایدهاییست که میشنوم
و فرق نمیکند
از کدام کارفرما
و در کجای زمین
زمان آن رسیده که خود را
از زنجیر ”باید“ رها کنم
و چه فرق میکند که زنجیرم را
کدام زنجیربافی بافته باشد
عمو زنجیرباف ایرانی یا عمو سام امریکایی
۱ نظر:
با سلام
شعر زیبا، پرمحتوا و سرشار از ایده و اندیشه و قانونمندی ها.
بندرت می توان چنین شعری گیر آورد.
من تازه وارد در سایت جهان نوین ام و رضایت خاصی روانم را پر کرده است.
زنده باشد شاعر و زنده باشید شما ـ همه ـ که دست اندر کار کاری کارستان هستید!
باید از قانون اطاعت کنم
و چه فرق میکند کدام قانون
اطاعت از قوانین طبیعی و اجتماعی را همیشه نمی توان با یک چوب زد.
و همیشه نمی توان منفی تلقی کرد.
ارسال یک نظر