پنجشنبه، آبان ۱۳

درسی برای فانتزیست ها

فرزاد گلکار

با نگاهی گذرا به جنبش اخیر مردم فرانسه برای گرفتن حقوق اجتماعی و انسانی خود، متوجه می شویم که این جنبش دارای نکات برجسته ای است و می تواند بسیار مفید باشد. حدود شش ماه از آغاز اعتراضات مردمی به صورت اعتصاب و تظاهرات می گذرد و هر چه پیش می رویم حکومت فرانسه چهره واقعی و ضد مردمی خود را بیشتر رو می کند.

دیگر به صورت بسیار ملموس، حتی برای لیبرال ترین روشنفکران فرانسه و جهان (فانتزیست های لیبرال) معلوم شده است که این حکومت و دیگر حکومت های مشابه در جهان، نماینده کارخانه داران و سرمایه داران اند نه مردم.

پس از بازگشایی مدارس و دانشگاه ها در دو ماه گذشته، جنبش وارد دور تازه ای شده است و حضور جوانان با ویژگی های خاص خود، روند حرکت و ابراز خواسته ها را تغییر داده است. بعضی از احزاب مردم فریب و لیبرال مانند حزب سوسیالیست فرانسه، که تا قبل از این با تظاهر، خود را در کنار مردم نشان می دادند، وادار شدند که نقاب از چهره خود بردارند. مردم فهمیده اند که این قبیل احزاب، فقط در پی رسیدن به قدرت و استفاده شخصی از موقعیت های حکومتی برای خود و اطرافیان خود هستند.

در چند هفته اخیر، پلیس فرانسه شدیدا به جوانان در سرتاسر کشور، به خصوص در پاریس و لیون، حمله کرد و با بازداشت های گسترده و ضرب و شتم تظاهرکنندگان، نشان داد که دمکراسی لیبرال به چه معناست.

از طرف دیگر، با پافشاری کارگران پالایشگاه ها و کارگران فعال در بخش حمل و نقل و سوخت بر ادامه اعتصاب، حکومت فرانسه که با فشار فراوانی از سوی کارخانه داران و سرمایه داران روبرو شد؛ بلافاصله نقاب از چهره برداشت و پلیس امنیت در ساعات اولیه بامداد، به کارگران حاضر در جاده های منتهی به پالایشگاه ها حمله کرد و پالایشگاه ها و انبارهای سوخت را اشغال کرد.

چند نکته در اینجا قابل تأمل است:

1- با وجود تعطیلی 80% از جایگاه های سوخت، مردم به طور کامل، حمایت خود را از ادامه روند اعتصاب اعلام کردند و نشان دادند که توده های مردمی می توانند در هر سطحی و به هر میزان، به جنبش کمک کنند و اینکه این پتانسیل و خود آگاهی را دارند که در صورت درخواست و روشنگری فعالان جنبش، خود به صفوف اعتصاب کنندگان و تظاهرکنندگان بپیوندند.

2- بیشتر سوخت فسیلی در فرانسه در بخش صنعت مصرف می شود و به محض اینکه منافع سرمایه داران و کارخانه داران به خطر افتاد، حکومت فرانسه از اعمال شدیدترین واکنش ها دریغ نکرد و برای حفظ منافع سرمایه داران، به کارگران حمله کرد.

3- سندیکاهای کارگری به دولت پیشنهاد دادند که به جای جبران کاهش بودجه دولت برای سال آینده از طریق افزایش سن بازنشستگی، مقدار مالیات بر سرمایه را در بورس افزایش دهد و از این طریق، کمبود بودجه خود را جبران کند، اما دولت فورا برآشفت و این خواسته را غیرقابل اجرا خواند. دلیل آن هم کاملا روشن است، چون سرمایه داران و غول های بزرگ تجاری و صنعتی در بورس هستند که دولت را حمایت می کنند.

نکته دوم و سوم می تواند درسی باشد برای آن دسته از دوستانی که هنوز امید به سیستم هایی نظیر فرانسه دارند. چرا که به صورت عملی نشان داد که لیبرال دمکراسی، نمایندگی چه کسی را بر عهده دارد؟ مردم یا سرمایه داران؟

به نظر می رسد سایر مردم در صنوف مختلف، علاوه بر حمایت معنوی و گذشت از بعضی نیازهای روزمره خود (مانند رفتن به سر کار با وسائل نقلیه عمومی) می توانند به صورت فعالتری، به صفوف کارگران و دانشجویان بپیوندند و با حضور گسترده تر در تظاهرات و اعتصابات، در مقابل آخرین ابزار باقی مانده برای حکومت، که فقط پلیس امنیت است، بایستند و به این ترتیب، هم هزینه های فردی کاهش یابد و هم جنبش بتواند به نتیجه برسد.

در این میان، تلاش دانشجویان در اماکن عمومی، برای تشریح حساسیت و اهمیت موضوع برای مردم و دعوت از آنها برای پیوستن عملی به جنبش، بسیار جالب توجه است و به نظر می رسد دانش آموزان (با توجه به پتانسیل آنها در فرانسه) نیز می توانند با فشار بر والدین خود - به خصوص آنهایی که پدر یا مادر نظامی و پلیس دارند- نقش به سزایی در پیوستن صنوف مختلف به جنبش داشته باشند.

با تصویب قانون تغییر سن بازنشستگی در پارلمان و سنای فرانسه، انشعابات و اختلاف نظرهای فراوانی در میان اعضای حزب حاکم به وجود آمده است و امکان تغییراتی در سطح وزرا و تغییر چینش آنها در روزهای آینده وجود دارد.

به هر حال، سندیکاهای کارگری و اتحادیه دانشجویان فرانسه روز شنبه 6 نوامبر2010 (15 آبان 1389) را برای شروع دور تازه تظاهرات و اعتصابات اعلام کرده اند.

هیچ نظری موجود نیست: