اولین شماره جهان نوین در آذر ماه سال گذشته و با تلاش دانشجویان مدافع حقوق کارگر منتشر شد. در آن دوره پر التهاب، که کف خیابان ها مملو از مردمی بود که شعارهای آزادیخواهانه و تغییرطلبانه میدادند، شاید طنین جهان نوین چندان به گوش نرسید.
در شمارههای 12 گانه جهان نوین، در یک سال گذشته، تلاش بر آن بوده که نشان دهیم اگر خواستهها و اعتراضات، جنبه مشخص اجتماعی و طبقاتی خود را روشن نکنند و بر پایه استوار تشکلهای صنفی و طبقاتی نباشند، نمیتوانند تغییرات اساسی و بیبازگشت را در جامعه ایجاد کنند؛ تغییراتی که بر مبنای خواستههای آنی و زودگذر نباشد، بلکه مبنای آن، به طور مشخص بر پایه تولید و انسانگرایی قرار داشته باشد؛ خواستههایی که در آن زحمت کشان و مزدبگیران و کارگران بتوانند بر حول آن، تشکلهای صنفی و طبقاتی خود را ایجاد کنند و با بیان خواستههای خود بر این مبنا، نهادهای دموکراتیک و آزادیخواهانه و عدالتطلبانه را گسترش دهند.
ما با این اعتقاد آغاز کردیم که اگر اعتراضات اجتماعی در جنبشهای آزادیخواهانه، مبنای مشخص خود را بیان نکنند، به زودی به خاموشی میگرایند. آغاز کردیم و تلاش نمودیم که در این حرکت اجتماعی، خواستههای مشخص کارگران، زنان، دانشجویان و سایر اقشار تحت ستم را به صورت شفاف و روشن بیان کنیم.
ما تا آنجا که در توان داشتیم، مبنای حرکت های اجتماعی، سازماندهی و تشکل های مستقل مردمی بر اساس خواستههای مشخص اجتماعی و اقتصادی را، در 12 شماره جهان نوین بیان کردیم. اکنون نیز با بیان این که وحدت خواستههای مردم، در پایهگذاری یک جامعه آزاد و دموکراتیک است که در آن حقوق همه اقشار زحمت کش، حقوق بگیران، کارگران، زنان و دانشجویان رعایت شود، بار دیگر تاکید می کنیم که خواستههای به حق مردم، سر خاموشی و سکوت ندارد و تا حل تضادهای غیر انسانی جامعه سود محور کنونی و رفع ستم های موجود در جامعه، این اعتراضات به اشکال مختلف ادامه خواهد داشت.
***
بدون هرگونه تعارف و شکسته نفسی، میدانیم که نقاط ضعف و کمبودهای فراوانی داریم و نیازمند نظرات نقادانه دل سوزان جنبشهای کارگری، زنان، دانشجویان، معلمان و... هستیم. این نشریه را از آن خود بدانید و ما را از کمکهای ارزشمند خود در تمام زمینههای کاری محروم نسازید: با ارسال مقاله، خبر، عکس و هم چنین تهیه گزارش، داستان کوتاه، شعر و طنز. با تکثیر و پخش آن، به ویژه در میان کارگران و دانشجویان مبارز و... به هر شیوه و شکل ممکن، ما را یاری کنید.
***
آنچه در زیر می خوانید بخشی از نظرات دوستان است که در قسمت کامنت های وبلاگ جهان نوین به آدرس:
درج شده است. سعی کرده ایم از تعاریف چشم پوشی کنیم و انتقادات را بازنویسی کنیم تا فراموش نکنیم که راه درازی در پیش داریم.
از همه این دوستان که صادقانه نظرات شان را با ما در میان گذاشتهاند ممنونیم.
***
برای شماره 11 جهان نوین، دوستی چنین نوشتهاند:
با سلام من 5 شماره از مجلات جهان نوین را خواندم. من در عمرم با مجلهای اینقدر احساس یگانگی نکرده ام... عمرش دراز باد و خواننده اش بی شمار. من از صمیم قلب می گویم و اهل تعارفات کشکی نیستم. تنها عیب قابل رفعی که دارد و این عیب اکثریت منابر است، جویدن لقمه اندیشه و نهادنش در دهان خواننده است. خواننده لقمههای سهلالقورت مجله را به آسانی حلیم میبلعد و سر به بالین مینهد و می خسبد... نشریه باید خواننده را به تفکر و عمل شعورمند سوق دهد، خواننده را باید به تفکر وا دارد، خواننده را باید به پرسش و جست وجو وا دارد، به خود اندیشی راهنمایی کند. اگر روزی این عیب محتوایی ـ ماهوی را رفع کند، برای آن نظیری وجود نخواهد داشت. با پوزش
جهان نوین: نیازی به پوزش انتهایی نیست. ممنون از بیان صادقانه انتقادتان. قصد ما این نبوده و نیست که حلیم سهلالقورتی تهیه کنیم که خواننده را به خواب خوش فرو برد. ما هم میخواهیم خواننده را به پرسش و جستوجو و هم چنین به تفکر و عمل شعورمند دعوت کنیم. اگر در این مسیر موفق نبودهایم، به خاطر این است که آماتوریم و نیازمند راهنمایی. آماده شنیدن و به کار بستن راه کارهای اجرایی ِعملی و علمی در این زمینه هستیم.
***
دوستی برای مقاله روبسپیر فرمان را دیر امضا کرد چنین نوشتهاند:
با سلام. نوشته مختصر و ارزشمندی است. ای کاش نویسنده به بررسی عمیق تر مساله پرداخته بود. ماجرا مرا به یاد آلنده انداخت. آلنده هم حتی حاضر نشد برای روز مبادا تدارک و آموزش مقاومت قهرآمیز را ببیند. اکنون هر بار... برای آلنده سینه می زنند و اشک می ریزند، ولی کسی تا کنون به تحلیل علمی ماجرا نپرداخته است تا به قول نویسنده این مطلب، درس آموز باشد. خیلی از عوام چپنما فکر میکنند که تئوری برای پز دادن است و یا اسباب بازی ای برای فخرفروشی است. ولی تئوری دستورالعمل است... عدم تمکین به قوانین طبیعی و اجتماعی، بدترین خصلت هر مبارز و هر رهبر است. چون او فقط با خون خود بازی نمیکند، بلکه با زجر و شکنجه و کشتار هزاران نفر و به عقب افتادن امر رهایی زحمت کشان ]روبرو است[. خودکشی آلنده را میتوان دلیلی بر دیر آمدن گوشی به دستان شریفش، تلقی کرد و با دیر امضا کردن روبسپیر، مقایسه کرد. البته ماجرای روبسپیر باید عمیق تر حلاجی شود.
جهان نوین: با شما موافقیم.
***
برای سرمقاله روز کارگر/ روز معلم چنین نوشتهاند:
با سلام! نشریه فاخری دارید، ولی سایهای از ابهام بر آن سنگینی میکند. راجع به خودتان به مخاطب هیچ اطلاعاتی ندادهاید! این خود عامل سلب اعتماد از ایجاد ارتباط و تعامل است.
جهان نوین: تا حد امکان، در مقالات و گزارشها و در این 12 شماره، نظرات خود را به شکل روشن بیان کردهایم و فکر می کنیم آشنایی با نظرات، بهترین راه به دست آوردن شناخت است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر